سفير جمهوري ميراندا در امريکماي جنوبي (ري)، هم راه آقا (فرانکور) و خانم «ته ونو» (سيريگ) و خواهر «خانم ته ونو»، «فلورانس» (اوژيه)، براي شام وارد خانه ي «آقاي سنشال»(کاسل)مي شوند.اما از«خانم سنشال» (اودران) مي شنوند که يک روز زودتر رسيده اند...
"چارلز" مرد جوانی است که برای تحصیل حقوق به پاریس رفته است.او به آپارتمان پسر عموی خود "پاول" می رود."پاول" مردی رو به انحطاط و خوشگذران است در حالیکه "چارلز" صادق و ساده می باشد. پس مدت کوتاهی او عاشق "فلورنس"، یکی از دوستان "پاول" می شود و...