
«روي مک اووي» (کاستنر) گلف باز حرفه اي ناموفقي است که مرد مزرعه اي کثيف و متروک در سالومه، غرب تکزاس، زندگي مي کند. يک روز، خانم دکتري به نام «مالي گريزولد» (روسو) به سراغش مي رود تا از او گلف ياد بگيرد. معلوم مي شود که «مالي» محبوبه ي جديد«ديويد سيمز» (جانسن)، دشمن ديرينه ي «مک اووي» و ستاره ي مسابقات گلف است. «مالي»، «روي» را تشويق مي کند تا دوباره خود را جدي بگيرد...

دیچ مربی چتر بازی است. یک روز یک زن نزد او می رود تا تحت آموزش قرار گیرد . روز آموزش با هواپیما به آسمان می روند تا بپرند . ولی موقعی که دیچ برای هماهنگ کردن نزد خلبان می رود و باز می گردد متوجه می شود که کریس به پایین پرتاب شده است دیچ برای نجات وی خود را به پایین پرتاب می کند ولی قادر به نجات او نمی شود...

تومستون آريزونا، سال ۱۸۷۹. «وايات ارپ» (راسل) که به تازگي کار کلانتري داج سيتي را رها کرده، همراه با همسرش، برادرانش، و همسران برادرانش، وارد شهر مي شود. «وايات» تصميم دارد اسلحه را کنار بگذارد و زندگي آرامي را شروع کند، ولي با مزاحمت هاي کابوي ها و ورود «داک هاليدي» (کيلمر) ـ دوست قديم «وايات» ـ به شهر، کار به جدال در اوکي کورال مي کشد.


سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...