
«جانی انگلیش» که یک کارمند جزء در سازمان جاسوسی انگلیس است. پس از اینکه تمام جاسوسان تحت امر سازمان در یک سانحه انفجار کشته می شوند وظیفه تازه ای به او محول می شود. این مامور دست و پاچلفتی باید وظایف یک جاسوس تمام عیار سازمان را بر عهده بگیرد و در اولین ماموریتش باید توطئه های فردی فرانسوی به اسم «پاسکال سواج» را که جواهرات سلطنتی را به سرقت برده و مقاصد سوئی در سر دارد را خنثی کند.

فیلم از صحنههایی از فیلمبرداری فیلم جان مالکوویچ بودن شروع میشود که در آن «چارلی کافمن» (نیکولاس کیج) افسرده مهلت کمی برای تحویل فیلمنامه اقتباسی دزد ارکیده به شرکت کلمبیا پیکچرز دارد. در مقابل چارلی افسرده برادر دوقلوی سرزنده او، «دونالد»، است که در نظر دارد به تأسی از چارلی شروع به نوشتن فلیمنامه کند.

اگوستین رخاسوکیل سابقی است که چون میخواسته بدون واسطه با مقولهٔ بزهکاری و عدالت سروکار داشته باشد، کارآگاه پلیس شده است. به ̎رخاس̎ مأموریت دادهاند تا دربارهٔ عدهای تروریست تحقیق کند که مصمماند به هر ترتیب شده دولت حاکم را ساقط کنند: از شیطنتهای آشفتهکننده (مثل رها کردن جسد حیواناتی که رویشان شعارهای انقلابی نوشته شده در اطراف عمارت کنگره) تا بمبگذاری و سوءقصدهای سیاسی...

«ف. و. مورنا» (مالکوويچ) خيال دارد نسخه اي سينمايي از «دراکولا»ي «برام استوکر» را بسازد. «ماکس شرک» (دافو)، ايفاگر شخصيت «کنت اورلاک» پيرو روش بازيگري «استانيسلافسکي» است و فقط در صورتي در گفت و گوها شرکت مي کند که کاملا در جلد شخصيتش فرو رفته باشد. اما بقيه ي بازيگران اصلا آمادگي بازي واقع گرايانه را ندارند...