

سریالی کمدی بر اساس نمایشی که برنده ی جایزه های مختلفی هم شده است به همین نام. داستان در مورد زن جوانی که صاحب کافه ای در لندن است و می خواهد با زندگی در لندن کنار بیاید در حالی که با اتفاق غم انگیزی که اخیرا برایش رخ داده، دست و پنجه نرم می کند. این سریال که دیوار چهارم را شکسته دارای صحبت های مستقیم شخصیت اول، "فلیبگ" با دوربین و صحبت مستقیمش با بیننده است...

فیلم داستان دانشمندی باهوش به نام ویکتور فرانکنشتاین (جیمز مکآووی) و همکارش ایگور استراوسمن (دانیل ردکلیف) است که در حال تحقیق برروی موضوع جاودانگی هستند. در ادامه، آزمایشات ویکتور و علاقه بسیار زیاد وی به موضوع جاودانگی، باعث به وجود آمدن حوادث ترسناکی میشود. حال تنها کسی که میتواند به ویکتور کمک کند، دوست و همکار وی، ایگور است...

لاک (تام هاردی) سرپرستی به شدت باوجدان و وظیفه شناس است و زندگی اش را با تکیه بر قابل اطمینان بودن خود ساخته است. در شب قبل از رسیدن به نقطه ی اوج حرفه ای اش تماسی دریافت میکند که اتفاقات بدی در پی دارد. او در حین رانندگی به شدت تلاش می کند تا بخش های مختلف زندگی مرتب و طبق اصول خودش را از فروپاشی کامل حفظ کند...