رمان نويسي به نام «هلن شارپ» (هاون) و دوستش «مادلين اشتن» ـ ستاره ي برودوي ـ (استريپ) بر سر «ارنست منويل» (ويليس) با يکديگر رقابت دارند. اين دو با استفاده از اکسير زندگي، عمر جاوداني پيدا مي کنند.
اواخر قرن نوزدهم. «شانن» ( کيدمن )، دختري از يک خانواده ي ثروتمند در منطقه اي فقير در شمال ايرلند تصميم دارد که به امريکا برود چون در يک آگهي ديده که در اوکلاهما زمين مجاني مي دهند. او در اين سفر پسر کشاورزي به نام «جوزف» ( کروز ) را نيز همراه خود مي سازد...