داستانی در مورد پسران زنی به کارولینا رامبالدی؛ یکی از آنان که مارسلو نام دارد، تنبل بوده و هیچ کاری نمیکند، دیگری که لوکرتزیا نام دارد، تهیه کننده سریالی تلویزیونی است و فرزند آخر، سزار است که بدکار و همجنگسرا است...
فرانچسکا زنی زیبا است که همسر خود را از دست داده.درست پس از مرگش او متوجه می شود که قرض بزرگی به جای گذاشته.سزار بهترین دوست او یک وکیل است.به مشاوره او فرانچسکا همه چیزهایی را که دارد بفروش می رساند و قرض خود را پرداخت می کند اما از آینده خود خبر ندارد و...