
«دکتر لاول» (نيسن)، در شهري در کنار جنگل هاي کارولايناي شمالي، «نل» (فاستر) را پيدا مي کند؛ دختري سي ساله اي که سال هاست در قلب جنگل ها، در کلبه اي با مادر لالش زندگي مي کرده است. مادر «نل» به تازگي مرده و همين باعث توجه ديگران به «نل» شده است. در نخستين برخوردها «دکتر لاول»، «نل» را وحشي، هراسان از انسان و نور و شهر و هر وجهي از تمدن مي بيند. اما دخترک باهوش است...

یک زوج انگلیسی برای تعطیلات به ونیز می روند تا به رابطهشان نیز سر و سامان دهند. مقداری اختلاف بینشان وجود دارد که باعث فاصله بین آنها شده است. یک شب، که این زوج به دنبال رستوران هستند راه خود را گم میکنند و یک غریبه آنها را دعوت میکند که همراهش بروند. او آنها را با شراب و داستان های زمان بچگی اش سرگرم می کند تا اینکه آنها کنترل خودشان را از دست می دهند و...


شخصیت داستانی "شرلوک هولمز" نخستین بار در سال ۱۸۸۷و توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی "آرتور کونان دویل" ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد. "شرلوک هولمز" نام یک کاراگاه تخیلی و داستانی است که در اواخر سده ۱۹ و آغاز سده بیستم معرفی شد. كارآگاهي كه وجود خارجي نداشت، طرفداران پروپاقرصي در دنيا پيدا كرد به گونهاي كه صدها انجمن و گروه به طرفداري او در دنيا تشكيل و مجموعهاي از لباسهاي شخصياش در لندن در موزهاي نگهداري شد.