

داستان سریال از اولین روزهایی که کارآگاه گوردن به ادارهی پلیس شهر گاتهام میپوندد شروع میشود و افسر ارشد کلانتری گاتهام یعنی سارا ایسن طی اتفاقاتی کارآگاه جیمز گوردن و هروی بولاک را استخدام میکند و این سه تن قرار است بر روی اسرار آمیز ترین پروندهی حل نشدهی شهر گاتهام یعنی پروندهی قتل توماس و مارتا وین (پدر و مادر بتمن) تحقیقاتشان را آغاز کنند. در این تحقیقات جیمز گوردن بروس وین را ملاقات میکند. بروس فرزند توماس که کشته شده است هست و برای انتقام گرفتن از قاتلین پدر و مادرش از راهی که خودش میخواهد وارد می شود و این شروع افسانه ای به نام شوالیه ی تاریکی (بتمن) می شود.


“مارتین” نمی تواند دل پسرش را بدست می آورد . “جیک” لال است و نمیگذارد هیچکس ، حتی پدرش او را لمس کند . اما وقتی در سریال این اتفاق می افتد ، عقده ی فکری و روحی “جیک” نسبت به عدد ۳۱۸ که هیچ توضیحی هم برای آن وجود ندارد ، از طریق اتفاقاتی که در سراسر جهان برای مردم می افتد ، آشکار میشود …


ماجراهای سریال حول شخصیت دکتر ادیسن مانتگامری با بازی کیت والش میگذرد. داستان از آنجایی آغاز میشود که شخصیت اصلی سریال یعنی دکتر مانتگامری که یکی از بهترین جراحانِ کودک است، بعد از اتفاقاتی که برایش می افتد و برای تغییر در زندگیش تصمیم میگیرد که از سیاتل به لس آنجلس نقل مکان کند و در درمانگاه خصوصی که توسط چند تن از بهترین دوستانش اداره میشود مشغول به کار شود و در لس آنجلس زندگی جدیدی را شروع کند. این سریال از مجموعه آناتومی گری منشعب شده است .