
این داستان اقتباسی از رمان کالین هوور است. لایلی پس از گذراندن دوران کودکی پر از حادثه، تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را آغاز کند. یک ملاقات اتفاقی با یک جراح مغز و اعصاب، جرقهای در دل او میزند؛ اما لایلی کمکم زوایایی از شخصیت او را میبیند که او را به یاد رابطه والدینش میاندازد.


سریال ماجرای پنج دختر نوجوان که یک بازی به ظاهر بی خطر به نام Light as a Feather, Stiff as a Board را در یک جشن تولد خسته کننده انجام می دهند ولی ناگهان چیزی اشتباه پیش می رود و دخترها شروع به مردن در راهی که قابل پیش بینی بود می کنند و بازماندگان مجبور به فهمیدن این قضیه می کنند که چرا آنها هدف قرار گرفتند و اینکه آیا آن نیروی شیطانی که شکارشان می کند یکی از خودشان است یا نه


داستان سریال دربارهی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی میکند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی میباشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفتهاش ، علیرغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار میرود و با مهارت به درمان اطفال میپردازد ، در زندگی دچار مشکلاتی مانند برقراری ارتباط اجتماعی میباشد. او برای اینکه بتواند یک جراح کودکان شود با تلاش خود و با کمک دوستانش بر ناتوانیهای خویش غلبه میکند و موانع را کنار میزند...