یک پسر نوجوان پسر از اینکه مادرش ناپدید می شود به یک یتیم خانه فرستاده می شود تا در کنار دیگر بچه های بی سرپرست هم سن و سال خودش زندگی کند، جائی که در آن معنای واقعیِ اعتماد و عشق را درک میکند..
آلن، مردی میانسال، رابطه سختی با مادرش دارد. وقتی از زندان آزاد می شود، مجبور می شود با او زندگی کند و به زودی متوجه می شود که او بیماری لاعلاجی دارد ...