
کیت و جان پس از اینکه فرزندشان قبل از تولد به شکل ناگهانی سقط میشود بسیار غمگین و متاثر میشوند. این زوج تصمیم میگیرند تا برای خارج شدن از این شرایط بحرانی کودکی را به فرزند خواندگی بپذیرند. سپس آنها در یتیم خانه ای شدیدا مجذوب به دختری یه نام اِسِر میشوند. تقریبا از همان اوایل که آنها دخترک را به خانه شان می آورند، متوجه میشوند که اتفاقاتی عجیب غریبی در حال رخ دادن است و این اتفاقات باعث میشود که کیت فکر کند که اسر ایرادی دارد، این دخترک که شبیه فرشته هاست آنچه که به چشم می آید نیست...

«هانا مونتانا» یک ستاره نوجوان و خواننده ی محبوب است که برنامه هایش در رده ی سنی نوجوانان فوق العاده محبوب است و اینک پدرش قصد دارد او را به تعطیلات ببرد. هانا تصور میکند آنها به شهری بزرگ مثل نیویورک یا به مراکز بزرگ تفریحی خواهند رفت. اما پدرش او را به یک مزرعه ی دورافتاده در روستایی کوچ میبرد تا او را با دنیایی دیگر آشنا کند. زندگی در مزرعه باعث ماجراهایی جالب برای هانا می شود...