«جوئل» که مدیر یک کارخانه است، با مشکلات کاری و شخصی اش دست و پنجه نرم میکند. از طرفی به نظر می رسد که همسرش به او خیانت کرده، و از طرفی کارمندانش قصد سوء استفاده از او را دارند...
داستان از آنجا شروع میشود که یک خانواده قصد نقل مکان از کانزاس به منطقه ای ثروتمند نشین در بورلی هیلز دارند. موضوع اصلی این سریال اتفاق هایی است که برای «آنی» و «دیکسون»، بچه های این خانواده در دبیرستان میافتد...
"نیل رندل" که در شیکاگو مدیر یه شرکت تبلیغاتی است و مرد خانواده زندگی کاملی دارد. او انتظار ترفیع در کارش را می کشد و همچنین همسر و دختر زیبایی دارد. همه چیز به خوبی پیش می رود تا وقتی که "سوفی" دختر "نیل" ربوده می شود…
جس به همراه خانواده اش به مزرعه ای ساکت در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. اما به زودی جس و برادر کوچکترش متوجه می شوند به غیر از خودشان در این مزرعه دورافتاده چیز اسرار آمیزی حضور دارد، که غیر از آنها کس دیگری متوجه آن نیست...
یک استعداد یاب هالیوود، زمانی که می فهمد همسرش به او خیانت می کند، خود را در شرایط بدی می بیند. از طرفی هم یک خبرنگار می خواهد او را از طریق مجله اش پایین بکشد...
دختری جوان سانحهی وحشتناک یک ترن هوایی را قبل از وقوع می بیند و عدهای را از سوار شدن به آن باز می دارد. اما او نمی تواند جلوی مرگ را بگیرد، و تمام کسانی که از آن حادثه جان سالم بدر بردهاند، یکی یکی بشکلی دلخراش می میرند.