یکی از بهترین آثار سبک "جیدا گکی" از اسطوره ی سینمای ژاپن «آکیرا کوروساوا» . بازی های عالی بازیگران -خصوصا ناکادای- ، حسی کاملا منطبق بر روح اندیشه های اسطوره ای ژاپن به مخاطب عرضه می کند.
داستان در مورد یک ارباب جنگ سالار (هیده تورا) است که قصد دارد قبل از مرگ خود، اموال و میراث عظیمی را که در طول یک عمر جنگ و خونریزی به دست آورده میان ۳ فرزند پسر خویش تقسیم کند... تراژدی از آنجایی کلید می خورد که پسر کوچتر با تصمیم پدر مخالفت میکند و به او هشدار میدهد که این تصمیم، همه را به جان هم می اندازد...اما هیده تورا نیت خیر فرزند خویش را درک نرکده و او را تبعید میکند. دیری نمیگذرد که دو فرزند دیگر هیده توراه که اکنون به واسطه ی تفیذ قدرت از سوی پدر کنترل امور را به دست گرفته اند، شنیع و خشونت آمیز ترین حرکت ممکن را در قبال هیده تورا میکنند...
روند داستان به گونه ای است که علی رغم جریان سناریو در سطوح خاص اجتماعی، مخاطب عام نیز به خوبی با موضوع ارتباط برقرار کرده و حسّ مشترکی در میان خود و شخصیت و اصلی متصور می گردد. انتقال حس فیلم به مخاطب بگونه ای است که بیننده در جایگاه خدایی است که فارغ از قدرت دخالت در امور، تنها یاغی گری، توحش و دیوانگی موجود در "داستان تراژدیک حکمرانی یک جنگ سالار" را به نظاره نشسته است.
کوروساوا در این فیلم بیش از هر اثر دیگری در تلاش بوده تا متناسب با فضای فیلمنامه، از استایل های سنتی سینمای ژاپن برای ضبط اثر خویش بهره گیرد.
امیدوارم از تماشای این شاهکار فیلمسازی سینمای ژاپن لذت ببرید.
0
mimi
۷ سال پیش
تنها فيلم استاد که عآلی نبود يه جورای منطق روايی نداشت مثل اغوای پسر دوم يا تغيير سريع پادشاه و پريشان شدنش ولی فيلم به شدت خوش ساخت هستش
۷/۱۰
1
farhanwillmadeit
۷ سال پیش
وای که شاهکاریه!
1
Sedigheabsangeref
۸ سال پیش
به حق کارگردان چه زیبا عامل بدختی جوامع و انسانها و تمدن هارو خود انسان معرفی کرد کارگردان در فیلم میخواست دخالت خدا(بودا) رو هم به تصویر بکشه اما از اخر به این نتیجه رسید که انسان ها عامل بدبختی هستند فیلم از لحاظ فنی هم عالی بود ترکیب رنگ ها میزانسن ها و از همه مهتر وجود سپاهیان جنگی بدون استفاده از جلوه های ویژه کاملا طبیعی و عالی بود این قضیه
1
soheylamirishad
۸ سال پیش
توی یه دنیای دیوونه فقط دوونه ها عاقلن .
0
ali.redbaf
۸ سال پیش
خیلی فیلم خوبی بود.
0
mohsenf1958
۸ سال پیش
فیلم خوبی بود. ۱۰ از ۱۰
0
stingsteveborden8
۹ سال پیش
۶ از ۱۰
3
amirhoushiar
۹ سال پیش
اسپویل! . . . . . . دوستان بحق نکات مثبت فیلمو گفتن برای همین از ذکر دوباره گویی ها حذر میکنم.فقط چند نکته برام مغفول مونده راجبه فیلم :
۱_ زن برادراول (کائده ) در اولین نشست بعد از به تخت نشستن شوهرش و تبعید پدرخانواده بطور کاملا آشکار از قصد و نیت و انتقامجویی خودش حرف میزنه بدون اینکهشوهرش واکنشی نشون بده!!چه توجیهی برای این مسئله وجود داره؟
۲_ کائده زن مکار فیلم آشوب ، چگونه بدون زمینه سازی و پرداخت درست ، برادر دوم (جیرو ) رو افسون خودش میکنه به نحوی که حتی جیرو بابت این موضوع حاضر به قتل زن اولش (سوئه ) میشه؟
۳_ آرایش جنگی با توجه به تجهیزات و داشته های طرفین تو جنگ های مختلف با هم متفاوته.یکی از نقاط قوت طرفین جنگ هم میتونه همین موضوع باشه.آرایش ، چیدمان و نحوه حمله تو فیلم آشوب (جنگی که هم توش سلاح گرمه و هم سلاح سرد ) خیلی مبتدیانه نشون داده نمیشه؟!یعنی جنگجویانی که عمر خودشون رو با جنگ و خونریزی گذروندن و صاحب نظر و باتجربه هستن با علم به داشتن سلاح گرم دشمن ،مستقیم و بدون برنامه با شمشیر به دل دشمن یورش می برن!!
0
aidin dadvar
۹ سال پیش
besiar ziba va sargarm konande albate ۲۰ daghighe aval kami hosele konid baad ke mozu dastetoon miyad dige ta akhare ۲ saat va ۴۰ daghighe ro ۱ nafas mibinid
3
geejgaah
۹ سال پیش
متا اسکور این فیلم ۹۶ ه و ششمین فیلم برترmetacritic.com ه!
4
johnny9874563210
۹ سال پیش
بازم مشکل فرم در فیلمهای کوروساوا بیداد میکنه ... اصلا حس میکنه فیلم هیچ فرمی (ساختاری) نداره و این باعث ضربه زدن به شاهکار ادبی ویلیام شکسپیر میشه ... الحق که کوروساوا کاگردان خوبی است ولی فرم در فیلمهایش بسیار ضعیف هست و همین باعث میشه که فیلمهاش نتونن تبدیل به شاهکار بشن و در همون فیلم خوب حل میشن اصطلاحا ...
4
ساسان شهبازی
۹ سال پیش
یه مروری به نمای پایانی فیلم داشته باشیم: پسرکِ(تسورومارو) نابینا تنها باقیمانده‌ی این آشوبِ سرشار از خون و آخرالزمانیه!! او لبه‌ی یه پرتگاهه و در تلاشه تا راه خودشو پیدا کنه با عصاش! لوح بودا هم تو اون یکی دستشه. جلو میره یکم، عصاش به فضای پرتگاه میخوره، صدای ترسناک فلوت کل صحنه رو پر میکنه، تسورو با وحشت یکم میاد عقب، لوح بودا میفته پایین، دوربین نمایی از لوح نشون میده، دوربین دوباره تسوروماروی وحشت زده و مضطرب رو نشون میده. این بار یه لانگ شات از تسورومارو و خرابه ها با صدای فلوت میبینیم، دوربین بازهم دورتر میشه و ما بیشتر عمق فاجعه و وضعیت تسورومارو رو میبینم و با این نما و صدای عجیب فلوت فیلم به پایان میرسه!!
نور، موسیقی و جایگاه دوربین تو این سکانس به زیبایی قدرت کارگردان رو نشون میدن! این سکانسها یعنی سینما!! سینمای واقعی رو باید تو این نماها پیدا کنیم. تو این سکانسِ به ظاهر ساده، ما یکی از مهمترین پیام ها و مفهوم های تاریخ سینما رو میبینیم و درک میکنیم.
درود بر روح حضرت کورورساوا.
2
afshiiin.bavafa
۹ سال پیش
چه دلقک زیبایی :)))))
0
pejmanlife
۹ سال پیش
سلام به دوستان دنبال یه فیلم میگردم که ۲۰ ۲۵ سال پیش دیدم از داستانش این یادمه که ماجرای دزدی از صندوق امانات یه بانک بود از راه فاضلاب شهری در حین دزدی بارون میگیره و سیل مسیره فاضلاب می بنده و همه سارقا تو مسیر فاضلاب غرق میشن به جز یکیشون که تو صندوق امانات میمونه از دوستان اگه کسی اسم فیلم می دونه ممنون میشم کمکم کنه
23
ahmad.noori3
۹ سال پیش
دومین اقتباس کوروساوای بزرگ از شکسپیر کبیر... این‌بار «شاه لیر»!
از داستان بگذریم که تمامن نمایشنامه‌ی قوی شکسپیر را به یاد می‌آورد... اما در فیلمنامه کوروساوا (برخلاف «سریر خون») سبک خود را فراموش نکرده. مثل همیشه از شخصیت‌های زیادی بهره می‌برد که هر کدام نماینده‌ی یک قشر از انسان‌ها هستند و یک موقعیت فراهم می‌کنند تا دوباره نگاهی به زندگی بیندازیم. و البته اتفاقی که در ترکیب آن قصه و این سبک می‌افتد، این است که: یک تراژدی بزرگ برای تمام شخصیت‌ها رقم می‌خورد... حتا پسرک نابینا. اتفاقی که حتا در کارنامه‌ی خود کوروساوا نیز نقطه‌ی عطفی بزرگ به حساب می‌آید... چه برسد در تاریخ سینما!
کارگردانی اثر باعث شده که یکی از بهترین‌های این سلطان سینما را شاهد باشیم. رنگ‌ها به کار معنا می‌بخشند و شاید اگر این فیلم سیاه و سفید بود این لذت را نمی‌دیدیم... کوروساوایی که در آثار سیاه و سفیدش استفاده‌ای چندانی از خون نمی‌کند، این‌بار جنازه‌های خونینش، وحشت به تن انسان می‌اندازد... و مثل همیشه از طبیعت به گونه‌ای استفاده می‌کند که در میزانسن‌ها می‌توان شخصیتی به نام «روح طبیعت» را هم دید! فیلم‌برداری غوغاست... تدوین هم... موسیقی هم... بازی‌ها هم... و این فیلم هم...
لرزه بر تن مخاطب می‌افکند پایانی که دیگر در آن خبری از نقطه‌های روشن انتهای فیلم‌های کوروساوا نیست...
3
boy_queen
۹ سال پیش
کسی که رنگ را بشناسد،میتواند فیلم رنگی بسازد،قاب بندی ها بی نظیر،بازیها عالی،شاهکاری حماسی و تراژیک
3
salarsotudehsalar
۱۰ سال پیش
یک شاهکار از یک نابغه بزرگ به نام کوروساوا. فیلم به ما میگوید شاید در اوج قدرت و غرور به اوج نابودی و خواری برسی.این است قدرت خداوند.
3
ali.bolbolamiri
۱۰ سال پیش
نظر بنده اینه که زمان فیلم طولانی بود و با وجود قابلیت های فنی بالا کمی خسته کنند بود و نتونست از نظر داستانی من مخاطب رو جذب کنه.
3
dashakol777
۱۰ سال پیش
این قسمت سرچ کردن سایت چرا اینجوریه؟ کلمه ran رو کامل می نویسم و سرچ می زنم همه چی میاد جز این فیلم. بعد دو حرف اول رو می نویسم قاطی چند تا فیلم دیگه میاد .
4
iranysaman2008
۱۰ سال پیش
شاهکار
3
emadnaderi1
۱۰ سال پیش
میزانسن های زیبایی داره این فیلم...
10
mohammad_sefidmooy_azar
۱۰ سال پیش
رنگ بندی رو دیدی ناموسا..........!!!!!! بهترین نمونه برای نشون تاثیر رنگ بندی تو یه فیلم.
8
sab sab
۱۰ سال پیش
اقتباسی شاهکار از شاه لیر - شکسپیر چه می کند کوروساوا با مقوله ی رنگ در فیلم!
2
alishakeri.manutd
۱۰ سال پیش
حرف نداره
0
pedramabolhasani
۱۰ سال پیش
داستان فیلم زیبا و آموزنده بود ولی کسانی که همون دوره دیدن لذت بردن نه الان
0
mesi608
۱۰ سال پیش
بسیار زیبا و تشکر ازدوستان بابت نظراتشون که در انتخاب فیلم خیلی کمک میکنه
دیدگاه کاربران
دیدگاه خود را با سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
یکی از بهترین آثار سبک "جیدا گکی" از اسطوره ی سینمای ژاپن «آکیرا کوروساوا» . بازی های عالی بازیگران -خصوصا ناکادای- ، حسی کاملا منطبق بر روح اندیشه های اسطوره ای ژاپن به مخاطب عرضه می کند.
داستان در مورد یک ارباب جنگ سالار (هیده تورا) است که قصد دارد قبل از مرگ خود، اموال و میراث عظیمی را که در طول یک عمر جنگ و خونریزی به دست آورده میان ۳ فرزند پسر خویش تقسیم کند... تراژدی از آنجایی کلید می خورد که پسر کوچتر با تصمیم پدر مخالفت میکند و به او هشدار میدهد که این تصمیم، همه را به جان هم می اندازد...اما هیده تورا نیت خیر فرزند خویش را درک نرکده و او را تبعید میکند. دیری نمیگذرد که دو فرزند دیگر هیده توراه که اکنون به واسطه ی تفیذ قدرت از سوی پدر کنترل امور را به دست گرفته اند، شنیع و خشونت آمیز ترین حرکت ممکن را در قبال هیده تورا میکنند...
روند داستان به گونه ای است که علی رغم جریان سناریو در سطوح خاص اجتماعی، مخاطب عام نیز به خوبی با موضوع ارتباط برقرار کرده و حسّ مشترکی در میان خود و شخصیت و اصلی متصور می گردد. انتقال حس فیلم به مخاطب بگونه ای است که بیننده در جایگاه خدایی است که فارغ از قدرت دخالت در امور، تنها یاغی گری، توحش و دیوانگی موجود در "داستان تراژدیک حکمرانی یک جنگ سالار" را به نظاره نشسته است.
کوروساوا در این فیلم بیش از هر اثر دیگری در تلاش بوده تا متناسب با فضای فیلمنامه، از استایل های سنتی سینمای ژاپن برای ضبط اثر خویش بهره گیرد.
امیدوارم از تماشای این شاهکار فیلمسازی سینمای ژاپن لذت ببرید.
تنها فيلم استاد که عآلی نبود يه جورای منطق روايی نداشت مثل اغوای پسر دوم يا تغيير سريع پادشاه و پريشان شدنش ولی فيلم به شدت خوش ساخت هستش
۷/۱۰
وای که شاهکاریه!
به حق کارگردان چه زیبا عامل بدختی جوامع و انسانها و تمدن هارو خود انسان معرفی کرد
کارگردان در فیلم میخواست دخالت خدا(بودا) رو هم به تصویر بکشه اما از اخر به این نتیجه رسید که انسان ها عامل بدبختی هستند
فیلم از لحاظ فنی هم عالی بود
ترکیب رنگ ها
میزانسن ها
و از همه مهتر وجود سپاهیان جنگی بدون استفاده از جلوه های ویژه کاملا طبیعی و عالی بود این قضیه
توی یه دنیای دیوونه فقط دوونه ها عاقلن .
خیلی فیلم خوبی بود.
فیلم خوبی بود. ۱۰ از ۱۰
۶ از ۱۰
اسپویل!
.
.
.
.
.
.
دوستان بحق نکات مثبت فیلمو گفتن برای همین از ذکر دوباره گویی ها حذر میکنم.فقط چند نکته برام مغفول مونده راجبه فیلم :
۱_ زن برادراول (کائده ) در اولین نشست بعد از به تخت نشستن شوهرش و تبعید پدرخانواده بطور کاملا آشکار از قصد و نیت و انتقامجویی خودش حرف میزنه بدون اینکهشوهرش واکنشی نشون بده!!چه توجیهی برای این مسئله وجود داره؟
۲_ کائده زن مکار فیلم آشوب ، چگونه بدون زمینه سازی و پرداخت درست ، برادر دوم (جیرو ) رو افسون خودش میکنه به نحوی که حتی جیرو بابت این موضوع حاضر به قتل زن اولش (سوئه ) میشه؟
۳_ آرایش جنگی با توجه به تجهیزات و داشته های طرفین تو جنگ های مختلف با هم متفاوته.یکی از نقاط قوت طرفین جنگ هم میتونه همین موضوع باشه.آرایش ، چیدمان و نحوه حمله تو فیلم آشوب (جنگی که هم توش سلاح گرمه و هم سلاح سرد ) خیلی مبتدیانه نشون داده نمیشه؟!یعنی جنگجویانی که عمر خودشون رو با جنگ و خونریزی گذروندن و صاحب نظر و باتجربه هستن با علم به داشتن سلاح گرم دشمن ،مستقیم و بدون برنامه با شمشیر به دل دشمن یورش می برن!!
besiar ziba va sargarm konande albate ۲۰ daghighe aval kami hosele konid baad ke mozu dastetoon miyad dige ta akhare ۲ saat va ۴۰ daghighe ro ۱ nafas mibinid
متا اسکور این فیلم ۹۶ ه
و ششمین فیلم برترmetacritic.com ه!
بازم مشکل فرم در فیلمهای کوروساوا بیداد میکنه ... اصلا حس میکنه فیلم هیچ فرمی (ساختاری) نداره و این باعث ضربه زدن به شاهکار ادبی ویلیام شکسپیر میشه ... الحق که کوروساوا کاگردان خوبی است ولی فرم در فیلمهایش بسیار ضعیف هست و همین باعث میشه که فیلمهاش نتونن تبدیل به شاهکار بشن و در همون فیلم خوب حل میشن اصطلاحا ...
یه مروری به نمای پایانی فیلم داشته باشیم:
پسرکِ(تسورومارو) نابینا تنها باقیمانده‌ی این آشوبِ سرشار از خون و آخرالزمانیه!!
او لبه‌ی یه پرتگاهه و در تلاشه تا راه خودشو پیدا کنه با عصاش! لوح بودا هم تو اون یکی دستشه.
جلو میره یکم، عصاش به فضای پرتگاه میخوره، صدای ترسناک فلوت کل صحنه رو پر میکنه، تسورو با وحشت یکم میاد عقب، لوح بودا میفته پایین، دوربین نمایی از لوح نشون میده، دوربین دوباره تسوروماروی وحشت زده و مضطرب رو نشون میده. این بار یه لانگ شات از تسورومارو و خرابه ها با صدای فلوت میبینیم، دوربین بازهم دورتر میشه و ما بیشتر عمق فاجعه و وضعیت تسورومارو رو میبینم و با این نما و صدای عجیب فلوت فیلم به پایان میرسه!!
نور، موسیقی و جایگاه دوربین تو این سکانس به زیبایی قدرت کارگردان رو نشون میدن! این سکانسها یعنی سینما!! سینمای واقعی رو باید تو این نماها پیدا کنیم. تو این سکانسِ به ظاهر ساده، ما یکی از مهمترین پیام ها و مفهوم های تاریخ سینما رو میبینیم و درک میکنیم.
درود بر روح حضرت کورورساوا.
چه دلقک زیبایی :)))))
سلام به دوستان
دنبال یه فیلم میگردم که ۲۰ ۲۵ سال پیش دیدم از داستانش این یادمه که ماجرای دزدی از صندوق امانات یه بانک بود از راه فاضلاب شهری در حین دزدی بارون میگیره و سیل مسیره فاضلاب می بنده و همه سارقا تو مسیر فاضلاب غرق میشن به جز یکیشون که تو صندوق امانات میمونه از دوستان اگه کسی اسم فیلم می دونه ممنون میشم کمکم کنه
دومین اقتباس کوروساوای بزرگ از شکسپیر کبیر... این‌بار «شاه لیر»!
از داستان بگذریم که تمامن نمایشنامه‌ی قوی شکسپیر را به یاد می‌آورد... اما در فیلمنامه کوروساوا (برخلاف «سریر خون») سبک خود را فراموش نکرده. مثل همیشه از شخصیت‌های زیادی بهره می‌برد که هر کدام نماینده‌ی یک قشر از انسان‌ها هستند و یک موقعیت فراهم می‌کنند تا دوباره نگاهی به زندگی بیندازیم. و البته اتفاقی که در ترکیب آن قصه و این سبک می‌افتد، این است که: یک تراژدی بزرگ برای تمام شخصیت‌ها رقم می‌خورد... حتا پسرک نابینا.
اتفاقی که حتا در کارنامه‌ی خود کوروساوا نیز نقطه‌ی عطفی بزرگ به حساب می‌آید... چه برسد در تاریخ سینما!
کارگردانی اثر باعث شده که یکی از بهترین‌های این سلطان سینما را شاهد باشیم.
رنگ‌ها به کار معنا می‌بخشند و شاید اگر این فیلم سیاه و سفید بود این لذت را نمی‌دیدیم... کوروساوایی که در آثار سیاه و سفیدش استفاده‌ای چندانی از خون نمی‌کند، این‌بار جنازه‌های خونینش، وحشت به تن انسان می‌اندازد...
و مثل همیشه از طبیعت به گونه‌ای استفاده می‌کند که در میزانسن‌ها می‌توان شخصیتی به نام «روح طبیعت» را هم دید!
فیلم‌برداری غوغاست... تدوین هم... موسیقی هم... بازی‌ها هم...
و این فیلم هم...
لرزه بر تن مخاطب می‌افکند پایانی که دیگر در آن خبری از نقطه‌های روشن انتهای فیلم‌های کوروساوا نیست...
کسی که رنگ را بشناسد،میتواند فیلم رنگی بسازد،قاب بندی ها بی نظیر،بازیها عالی،شاهکاری حماسی و تراژیک
یک شاهکار از یک نابغه بزرگ به نام کوروساوا. فیلم به ما میگوید شاید در اوج قدرت و غرور به اوج نابودی و خواری برسی.این است قدرت خداوند.
نظر بنده اینه که زمان فیلم طولانی بود و با وجود قابلیت های فنی بالا کمی خسته کنند بود و نتونست از نظر داستانی من مخاطب رو جذب کنه.
این قسمت سرچ کردن سایت چرا اینجوریه؟ کلمه ran رو کامل می نویسم و سرچ می زنم همه چی میاد جز این فیلم. بعد دو حرف اول رو می نویسم قاطی چند تا فیلم دیگه میاد .
شاهکار
میزانسن های زیبایی داره این فیلم...
رنگ بندی رو دیدی ناموسا..........!!!!!!
بهترین نمونه برای نشون تاثیر رنگ بندی تو یه فیلم.
اقتباسی شاهکار از شاه لیر - شکسپیر
چه می کند کوروساوا با مقوله ی رنگ در فیلم!
حرف نداره
داستان فیلم زیبا و آموزنده بود ولی کسانی که همون دوره دیدن لذت بردن نه الان
بسیار زیبا و تشکر ازدوستان بابت نظراتشون که در انتخاب فیلم خیلی کمک میکنه