او جوان، جذاب و خطرناک است. دبی دختری است که در کلاس مهارت دارد. دبی از لحظه ای که به دنبال مرگ نابهنگام والدینش به شهر می رسد، معلمش را که دلسوز دبیرستانی است می بیند...
یک جوان به دنبال پدر از دست رفتهاش میگردد تا بتواند رویای خود برای تبدیل شدن به یک موتورسوار حرفهای را دنبال کند. با کمک عشق زندگیاش و صاحب یک مغازه موتورسیکلت، او شروع میکند تا دیوارهایی را که غیبت پدرش ساخته بود، خراب کند.
فیلم داستان جوانی آشفته به نام چان لوک-کوان را دنبال میکند که به طور اتفاقی وارد شهر محصور میشود. او در میان آشفتگی این شهر، نظم حاکم بر آن را کشف میکند و در طول مسیر درسهای مهمی در مورد زندگی میآموزد.