
سیسیل بعد از جنگ، شهر و اهالی آن در شرایط نه چندان خوبی به سر میبرند. در همین فضای سرد و نا امید ناگهان فردی به نام «جو مورلی» وارد شهر میشود و خود را استعداد یاب کمپانی فیلمسازی بونیورسال معرفی میکند. با این وعده که از استعداد های این شهر ستاره خواهد ساخت در ازای گرفتن مبلغی از فرد مورد نظر تست بازیگری میگیرد و به انها این امید را میدهد که تست انها را برای استدیو و کارگردانان بزرگی میفرستد...

روزهاي پاياني هزاره ي دوم. «لني نرو» (فاينز) که قبلا پليس بوده، حالا با ديسکت هاي حاوي داده هايي که خاطره ها و حس ها روي شان ضبط شده، سروکار دارد. يک روز ديسکتي از جنايتکاري که يک زن خيابان گرد را به قتل مي رساند، به دستش مي رسد. «لني» به تحقيق و جست و جو مي پردازد و بيش تر و بيش تر در گردابي از حق السکوت، جنايت و هتک حرمت فرو مي رود...

دختر «فردي» (نيکلسن) و «مري گيل» (هيوستن)، بر اثر بي احتياطي راننده اي به نام «جان بوت» (مورس) به قتل رسيده است. مرگ اين دختر باعث شده تا آن دو از هم جدا شوند. در حالي که «مري» دوباره ازدواج کرده و سعي دارد روال عادي زندگي اش را پي گيرد، «فردي»، مرد عصبي و تلخي شده که بي هدف و سرگردان دنبال معنا و هدفي در زندگي مي گردد...