یک وکیل آمریکایی در امور تجاری در چین به اشتباه دستگیر و به اتهام قتل محاکمه می شود و یک وکیل مدافع زن از این کشور تنها کلید اثبات بی گناهی او است...
جراح مشهور دکتر “ایگن سند” پس از یک عمل جراحی با آمفتامین بالا مدرک پزشکی خود را از دست می دهد.او زندگی گذشته خود را رها می کند و با “ریموند بلاسام” یک جاعل بدنام همراه می شود...
«کوین لومکس» (کیانو ریوز) یک وکیل مدافع جوان، بی‌باک و شکست ناپذیر ساکن شهری کوچک در فلوریدا است. او توسط قدرتمندترین شرکت حقوقی دنیا در نیویورک استخدام می شود و با وجود مخالفت مادرش که نیویورک را شهری پر از فساد می داند پیشنهاد کار را پذیرفته و بهمراه همسرش به نیویورک می رود. اما بزودی ...
«ویکتور» ( لیبرتو رابال ) بعد از آزادی از زندان، هنوز عاشق «الینا» ( فرانچسکا نری ) است. الینا اکنون با مردی بنام «دیوید» ( خاویر باردم ) ازدواج کرده که سابقا یک پلیس بوده و با گلوله اسلحه ویکتور فلج شده است...
چهار جوان به نام هاي «جولي» (هيوئيت)، «هلن» (گلار)، «بري» (فيليپ) و «ري» (پرينز جونير)، در شب چهارم ژوييه و حين وقت گذراني با اتومبيل ظاهرا باعث مرگ رهگذري در جاده مي شوند. تابستان سال بعد ناشناسي براي آنان که جمع شان از هم پاشيده است، نامه هايي با مضمون «من مي دانم تابستان گذشته چه کرديد» مي فرستد و آنان را دچار وحشت مي کند.
«مونیکا» یک معلم، و «استیو» یک عکاس است. آن ها بیشتر از دو سال است که با هم رابطه دارند. بعد از مشاجره ای که میان آن ها رخ میدهد، در حالی که بنظر میرسد رابطه شان برای همیشه به پایان رسیده، استیو به مونیکا پیشنهاد ازدواج می دهد...
دو پلیس فاسد بطور اتفاقی یک مامور مبارزه با مواد مخدر را به قتل رسانده و برای پوشاندن رد خود، جنایت را به گردن مردی بی خانمان می اندازند...
دکتر ورنر ارنست (جیمز اسپیدر) بسیار مشتاق است تا به مردم در بیمارستان کمک کند، اما به طور مداوم از سوی مربی اش، دکتر بوتز (آلبرت بروکز) از این کار منع می شود. بوتز به او می گوید فقط بیماران که تحت پوشش بیمه درمانی هستند را درمان کند و...
"مارسی" دستیار سناتور "جان مک گلوری" است که با کمپین انتخاباتی خود مشکل دارد. او که به دنبال رای ایرلندیها است، "مارسی" را برای پیدا کردن قوم و خویش به جزیره می فرستد. او در میان یک مراسم سالانه وارد دهکده ای شده و مورد توجه دو مرد جوان قرار می گیرد و...
