
«مایک مک درمت» (مت دیمون)، دانشجوی رشته ی حقوق، پس از آن که تمام پس اندازش را به صاحب روسی یک قمارخانه به نام «تری کا. گ. ب.» (مالکوویچ) می بازد، دوباره توجهش را به تحصیل و معشوقه اش، «جو» (مول) معطوف می کند. اما وقتی «ورم» (نورتن)، دوست سابق قمار باز «مایک» از زندان آزاد می شود، «جو» نگران می شود. او حق دارد، زیرا می داند که خیلی زود، «ورم» دوباره «مایک» را به قماربازی خواهد کشاند ...

چون مادر «بلید» در زمان بارداري توسط يک خون آشام زخمي شده، بلید که يک نيمه انسان - نيمه خون آشام است، داراي تمام خصوصيات خوب خون آشامان بهمراه بهترين مهارتهاي انساني مي باشد. بلید به شکار خون آشامان می پردازد تا انتقام مادرش را بگيرد. خون آشامان که تصميم دارند بزودي به تمام سازمانهاي مهم انسانها نفوذ کنند، به بلید نياز دارند زيرا او داراي خون ويژه اي است...