«امانوئل» مدلی جوان و زیبا است که بهمراه شوهر میانسالش «ژان» در بانگکوک زندگی می کند. او شوهرش را دوست دارد چون چیزهای زیادی از او یاد گرفته است...
داستان در مورد مردی می باشد که زنان را اغفال کرده و سپس آنها را می کُشد تا عطش پایان ناپذیرش به خون زنان را برطرف کند...
یک سرباز در جستجوی پایان دادن به شرارتی است که توسط یک شکارچی شرور جادوگر به وجود آمده است...
وقتی یک مرد بیوه با ۱۰ فرزند، با زنی بیوه که ۸ فرزند دارد ازدواج میکند، اتقاقات مختلفی در زندگی مشترک انها بوجود می‌آید...
مادر "جولی کوهلر" از خودکشی او ممانعت می کند.او شهر را ترک می کند و تصمیم می گیرد پنج مرد که او را نمی شناسند پیدا کرده و به قتل برساند.اما هدف واقعی او چیست؟
"تاو جکسون" پس از تحمل زندان به مزرعه خود بازمی گردد. سه سال قبل "فرانک پیرس" تاجری فاسد او را به زندان فرستاده و طلاهایش را سرقت کرده. "جکسون" با "لومکس" مردی که پنج سال قبل به او شلیک کرده معامله می کند تا محموله طلای "پیرس" را بربایند...
دو زوج که به اروپای شرقی سفر کرده اند بر خلاف هشدار مردم محلی تصمیم می گیرند از "کارلزباد" دیدار کنند. آنها که توسط راهنمایشان در خارج یک دهکده رها می شوند، به قلعه ای عجیب وارد شده و توسط مالک شیطانی قلعه پذیرایی می شوند و...
"نیک" بیست ساله به همراه عموی عجیب خود "مورای" زندگی می کند. "مورای" مجبور می شود برای نگه داشتن سرپرستی او خود را با دیگران تطبیق دهد و...
جوان ثروتمندى به نام « تونى » ( فاكس ) كه خانهاى در يكى از محلههاى مرفه شهر چلسى دارد، پيشخدمتى به نام « بارت » ( بوگارد ) را استخدام مىكند. اما پس از چندى، آرامآرام، رابطهى كارفرما و كارگر عوض مىشود...
