مردی که سابقآ مامور پلیس بوده، به همراه خانواده اش طعمه نیرویی شرور می شود که از آینه ها برای ورود به خانه‌ی آن‌ها استفاده می کند.
یک میخانه دار با استعداد از نیو یورک شغلی در یک بار در جامائیکا می گیرد و در آنجا عاشق دختری می شود ...
«رز» ( ایمی آدامز ) برای اینکه بتواند پسرش را به مدرسه خصوصی بفرستد، تصمیم می گیرد بهمراه خواهرش «نوراه» ( امیلی بلانت ) شغلی نا متعارف را آغاز می کند...
«پیتر بومن» ( مورس )، مهندس امریکایی را چریک های کشور بی ثبات تکالا – در امریکای لاتین – می ربایند. «تری تورن» ( کرو ) متخصص امور آدم ربایی و گروگان گیری به خاطر علاقه ای که به «آلیس» ( رایان )، همسر «پیتر»، پیدا کرده، میانجی آزاد کردن «پیتر» می شود…
هنگ کنگ. بازرس پليس، «يوئن» (يون - فات)، در مي يابد که «توني» (لئونگ)، يکي از مردان دار و دسته ي «جاني وونگ» (وونگ) تبهکار معروف، در واقع يک پليس مخفي است...
هنگامی که جوانی مبتلا به بیماری روانی گمان می‌برد شاهد یک ربایش بوده است و پلیس سخنان او را باور نمی‌کند، از سر ناچاری به همسایه‌اش که نگهبان بازنشسته و دلگیری است، روی می‌آورد تا در یافتن زن مفقود شده یاری‌اش کند.
می و بارنز، دو نوجوان با تفاوت‌های بسیار، در زمستان سال آخر دبیرستان به شکلی تصادفی با یکدیگر ملاقات می‌کنند و پس از آن، در طول یک سال، چهار روز را با هم سپری می‌کنند؛ روزهایی که مسیر زندگی‌شان را دگرگون خواهد کرد.
چهار داستان به هم پیوسته که در سال ۱۹۸۷ در اوکلند، کالیفرنیا، اتفاق می‌افتند، از عشق به موسیقی، فیلم، آدم‌ها، مکان‌ها و خاطراتی فراتر از جهان قابل شناخت ما خواهند گفت.
یک افسر سازمانی امنیتی باید در زمان سفر کند تا زندگی اش را از دست یک سیاستمدار که در گذشته اش گره ایجاد کرده نجات دهد...