این فیلم داستان دختری جوان به نام کتی را به تصویر می کشد که در یک پناهگاه تاریک زندگی میکند، چراکه نور آفتاب برای وی مرگبار و کشنده است و هیچ درمانی نیز برای بیماری وی پیدا نشده است.
اولین سفر عاشقانه آیریس و آیزاک به عنوان یک زوج با مشکلاتی روبرو میشود. آیریس با این باور که آیزاک همان مرد رویایی اوست و تنها دچار سردرگمی شده، دست به کارهای بهشدت غیرمعقول و مضحکی میزند تا ثابت کند سرنوشت آنها را برای هم قرار داده است.
دفتر نقاشی دختری در یک برکه میافتد و نقاشیهای او زنده میشوند و شهر را پر از هرج و مرج میکنند. خانوادهی او باید با هم متحد شوند تا این موجودات را که ناخواسته خلق کردهاند، متوقف کنند.
دختری که برای مرگ نشانهگذاری شده، باید برای زنده ماندن بجنگد و دزدی کند، و از ترسناکترین مردی که میشناسد - پدرش - یاد بگیرد. اقتباسی از رمان برنده جایزه جردن هارپر.
"جان راسل" مردی سفید پوستی است که از کودکی توسط سرخ پوستان بزرگ شده و تصمیم می گیرد همراه با سرخپوستان بماند. او متوجه می شود که خانه ای در شهر به ارث برده است. او به شهر می رود و تصمیم می گیرد خانه را با یک گله معاوضه کند و...
نگاهی به الهامبخش نقاشی توماس کینکید به نام کلبه کریسمس، و اینکه چگونه این هنرمند پس از اینکه متوجه شد مادرش در خطر از دست دادن خانه خانوادگی خود قرار دارد، برای شروع کار خود انگیزه پیدا کرد...