
این فیلم براساس زندگی اسکار وایلد، شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس و نویسنده داستانهای کوتاه ایرلندی ساخته شده است. این فیلم داستان نگفته ی اسکار در آخرین روزهای زندگیاش را به تصویر می کشد و یک پرتره از بخش تاریک زندگی شخصی او می باشد که نشان می دهد وایلد برای عشق زندگی کرد و در نهایت نیز با شادی درگذشت…

«ليتل وويس» (هراکس) دختري است خجالتي و بي سروزبان که با مادرش، «مري» (بلتين) زندگي مي کند. «ليلتل وويس» به ندرت از خانه خارج مي شود و در عوض، به صفحاتش گوش مي دهد و پا به پاي «شرلي بسي»، «جودي گارلند» و «مريلين مونرو»، آواز مي خواند. يک شب «مري» با «ري سي» (کين)، کارگزار و «کاشف استعداد» آشنا مي شود. «مري» او را به خانه اش دعوت مي کند و در همان جاست که «ري»، صداي «ليتل وويس» را مي شنود و آن چنان تحت تأثير قرار مي گيرد که فکر مي کند مي تواند از او يک ستاره بسازد...