یک مهندس کامپیوتر فلج که بر روی ویلچر در زیرزمین خانه اش کار میکند، صداهایی از چند سارق که در حال دزدی از بانک هستند را می شنود و...
در سال ۱۹۷۷ طی رزهای دیکتاتوری آرژانتین، یک یک خلبان سابق و کاپیتان نیروی دریایی مجبور می شود برای زنده ماندن از شهر خودش فرار کند. او ترجیح می دهد در یک شهر کوچک واقع در جنوب آرژانتین مخفی شود، جائی که توجه یک کلانتر خشن و بی پروا را به خود جلب میکند...
جولیتا زن میالنسالی است که در شهر مادرید با دوست پسرش لورنزو زندگی میکند. او دختری بنام آنتیا دارد که ۱۲ سال است از پیش او رفته است. جولیتا و لورنزو قصد دارند برای تفریح به پرتغال بروند، اما پس از برخورد با بهترین دوستِ دخترش و شنیدن خبرهایی راجع به متاهل شدن او، جولیتا تصمیم میگیرد سفر را کنسل کرده و...
دو تاجر ثروتمند قصد دارند ۵ میلیون دلار پول نامشروع را به جیب بزنند و ناپدید شوند تا اینکه تمام نقشه هایشان توسط یک مهمان ناخوانده برملا می شود...
فیلم پنج داستان از افراد و زوج های مختلفی را نشان میدهد که روابطشان مدتی است که سرد شده، و اکنون هرکدام از آنها به دنبال راهی هستند که شور و شوق عشق دوباره بین آنها زنده شود...
"ویوین" و "کلوئی" دو عموزاده بسیار متفاوت می باشند که از زمان بچگی همیشه همراه هم بوده اند. تا اینکه مرگ ناگهانی عمه‌‌شان، آنها را به چالش می کشد. آنها باید یک مغازه نانوایی را اداره کنند و اجازه ندهند آنجا تعطیل شود، اما دشواری کار اینجاست که طرز فکر "ویوین" و "کلوئی" کاملاً متضاد هم می باشد...
در این فیلم ترسناک روانشناسانه، سث در یک پناهگاه حیوانات مشغول به کار است و سال‌هاست بصورت پنهانی عاشق یک پیشخدمت به نام هالی شده است. پس‌از آن‌که بارها و بارها تلاش‌های سث برای جلب نظر هالی با شکست روبرو می‌شود، او تصمیم میگیرد هالی را در یکی از قفسه‌های محل کارش زندانی کند اما به زودی متوجه می‌شود هالی آن شخصی که به نظر می‌رسید نیست...
آلما دختر جوانی‌ست که دارای مشکلات عاطفی است و همچنین یک رابطه خاص با پدربزرگش رامون دارد. او از ۱۲ سال پیش که فرزندش (پدر آلما) یک درخت خانوادگیِ ۲۰۰۰ ساله زیتون را به منظور افتتاح یک رستوران به فروش رساند، هنوز با کسی صحبت نکرده است و...
یک گروه از سارقان به قصد ربودن تعداد زیادی صندوق امانت، به بانکی در والنسیا دستبرد می زنند. مسیر فرار آنها یک تونل زیر بانک است که به متروی شهر منتهی می شود. اما یک افسر پلیس دست آنها را می خواند و متوجه می شود که آنها به دنبال صندوق بخصوص شماره ۳۱۴ می باشند و…