در حالی که وضعیت بد اقتصادی در ده ی۹۰ سایه انداخته , دوستی بین دختر ترزا و پسر جوانی به نام جیلی باعث ناراحتی مادر ...
ریوتا معماری موفق در توکیو است، که ساعتهای زیادی از شبانه روز را برای تامین زندگی همسرش میدوری و پسر شش ساله‌اش، کیتا، به کار اختصاص می‌دهد. اما وقتی که آزمایش خون نشان می‌دهد که کیتا به هنگام تولد با کودکی دیگر جابجا شده است، این دو خانواده بسیار متفاوت به یکدیگر میرسند و مجبور به گرفتن تصمیمی سخت و سرنوشت ساز میگردند.
فیلم، روایت کننده چهار داستان مستقل و مدرن چینی،درباری اعمال ناگهانی ناشی از خشونت میباشد...
فیلمی بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده و داستان نوجوانانی که عاشق افراد مشهور هستند را روایت می کند که با استفاده از اینترنت محل زندگی افراد مشهور را پیدا کرده و به خانه آنها دستبرد می زدند و ...
در این قسمت دومینیک تورتو (دیزل) ، برایان اکانر (واکر) و بقیه اعضای خانواده شان به ادامه آخرین ماموریتشان در ایتالیا می پردازند ، جایی که لوک هابز (جانسون) در تعقیب آنها بود . همزمان با این ماجرا ، گروهی دیگر در لندن دست به سرقت چند ماشین و آشوب می زنند و هابز مجبور می شود به آنجا برود و آنها را دستگیر کند . بعد از آنکه مشخص می شود لتی (رودریگوئز) در سرقت لندن دست دارد ، تورتو هم قاطی ماجرا می شود ...
"نیناگاوا" مردی ثروتمند اعتقاد دارد نوه اش توسط "کاناهاید کیامورا" کشته شده است.او که قصد گرفتن انتقام دارد،در همه روزنامه های مشهور ژاپن مطلبی با عنوان پرداخت جایزه ای یک میلیارد دلاری برای هر کس که "کیامورا" را به قتل برساند، چاپ می کند و...
داستان انیمیشن يک‌سال بعد از اتفاقات سري انيمه‌اي شکل مي‌گيرد. بعد از سفري طولاني درون “خط دنياها” به خاطر اختراعي به نام “D-Mail”، پيغامي که به گذشته ارسال مي‌شود، “رينتارو اوکابه” به خط دنياي “اشتين گيت” مي‌رسد. جايي که هيچ‌کدام از دوستان اون نمي‌ميرند و آينده‌اي که SERN بر آن حکمراني مي‌کند، به دليل اختراع نشدن ماشين زمان، وجود ندارد. ولي بعد از مدتي، عوارض جانبي سفر به خط دنياهاي مختلف به سراغ “رينتارو” مي‌آيد. طولي نمي‌کشد که اين عوارض باعث ناپديد شدن “رينتارو” مي‌شود. تنها کسي که “رينتارو” را به خاطر دارد، “ماکيسه کوريسو” است که قبلا به خاطر زحمات “رينتارو” از مرگ نجات پيدا کرده است. او با ديدن تصاوير “دژاوو”، “رينتارو” را به خاطر مي‌آورد و حالا کوريسو وظيفه‌ي برگرداندن “رينتارو” را به عهده داره.
یک سری مبارز ماهر باید با خدای کشتار که هنوز کسی موفق به شکست آن نشده مبارزه کنند...
میتسویا یک تاجر نه چندان موفق است. اما استعداد او در نویسندگی با عث می شود که نظر یکی از ناشران را به خودش جلب کند...