داستان فیلم از چهار قسمت تشکیل شده است، سه قسمت اول درمورد رابطه «چو» با سه زن است که بعد از از دست دادن عشق زندگی اش، «سو لی ژن» با آن ها آشنا شده. قسمت چهارم در دنیای اسرار آمیز چو، که ۲۰۴۶ نام دارد روی می دهد...
یک گانگستر آمریکایی در ایتالیا یک باند محلی را برای کمک به او در سرقت گنج مقدس حامی ناپل دعوت می کند...
دریانورد آمریکایی در سال ۱۹۴۴ به ناپل می‌رود، عاشق دختری بومی می‌شود و صاحب فرزند می‌شود. او مجبور به ترک آنها می‌شود و بعدا به شهر تغییر یافته باز می‌گردد.
لندن. عکاس مد سرشناس، «توماس» (همينگز) تصور مي کند ماجراي يک قتل را کشف کرده است؛ اما شواهد يا در واقع عکس هايي که در دست دارد ناپديد مي شود.
در آینده‌ای نزدیک که فناوری جدیدی به وجود آمده که می‌تواند آگاهی (ذهن) یک فرد مُرده را به بدن فرد زنده‌ای منتقل کند، این کار با هدف کاهش اندوه جدایی و فراهم کردن زمانی کوتاه برای خداحافظی انجام می‌شود.
دو کودک ایتالیایی به نام‌های کارمین و سلستینا، پس از جنگ جهانی دوم، برای یافتن زندگی بهتر، مخفیانه به آمریکا مهاجرت می‌کنند و پس از گذراندن سختی‌ها، در نهایت شهر جدید را خانه خود می‌یابند.
دختری جوان و فقیر پیشنهاد ازدواج از یک تازه‌کار مافیایی دریافت می‌کند. او می‌خواهد رد کند، اما او اصرار خواهد کرد - به هر قیمتی.
کاراگ، یک پوما تغییرشکل‌دهنده که در طبیعت وحشی بزرگ شده، به دبیرستان کلیرواتر، مدرسه‌ای برای «وودواکرها» (کسانی که می‌توانند به حیوانات تبدیل شوند) می‌پیوندد. او با دوستانش هالی (سنجاب) و براندون (گاومیش کوهان‌دار آمریکایی)، در میان رازها و خطرات دنیای وودواکرها حرکت می‌کند.
"مارسل پروست" در بستر مرگ خود قرار دارد.نگاهی به عکسها خاطراتی از دوران کودکی،جوانی،عشق و جنگ بزرگ به یادش می آورد...