زنان شهر بالیگار که در محدودیتهای زندگی روزمره خود گرفتار هستند، تنها آرزویشان این است که به شهر مقدس لورده بروند و با زیارت این شهر، روح خود را آزاد کنند...
داستان فیلم فلورا، مادر مجردی را دنبال می کند که با پسرش مکس در حال جنگ است. او در تلاش برای یافتن سرگرمی برای مکس، یک گیتار را از زباله دانی پیدا می کند و متوجه می شود که زباله های یک نفر می تواند نجات یک خانواده باشد...
پیکسی برای انتقام گرفتن از مرگ مادرش ، یک دزدی را طراحی کرده است اما باید از دست گانگسترها در سراسر ایرلند فرار کند ، پدرسالاری را بپذیرد و سرنوشت خود را انتخاب کند.