دو دسته از دوقلوهای همسان به طور تصادفی در بدو تولد از هم جدا می شوند. چندین سال بعد، وقتی آنها به طور تصادفی در یک شهر هستند، مردم آنها را با یکدیگر اشتباه می گیرند و در همین حال سردرگمی و سوء تفاهم زیادی ایجاد می شود...
یک زن فرصتی پیدا می کند تا با اتصال از طریق دستگاه تلویزیون در طوفانی مشابه که در زمان حال رخ می دهد، جان یک پسر ۱۲ ساله را که شاهد مرگش در طی یک طوفان رعد و برق بود که ۲۵ سال پیش رخ داده بود را نجات دهد...
دارما با سبک زندگی منفی و تنهایی خود در رکود گیر کرده است و هر روز را در آرامش تنهایی خود می گذراند. توله سگی به نام چارلی وارد زندگی او می شود و دیدگاه جدیدی نسبت به او می دهد...
لالا کدارنات، بزرگترین و تنها برادر ۴ خواهر، مغازهای را اداره میکند که توسط پدرش راهاندازی شده بود. لالا در بستر مرگ مادر ضعیفش به او قول می دهد که پس از انجام مسئولیت ازدواج خواهرانش در خانه های مناسب، ازدواج خواهد کرد...