
“کتابخوان” راجع به دو نسل است: میشل برگ (با بازی رالف فاینس) پسری که در سنین نوجوانی عاشق و همخانه ی زن میانسالی به نام هانا (با بازی کیت وینسلت) میشود و روابط عاشقانه ای که روز به روز بیشتر میشود، ولی پس از چند سال هنگامی که “میشل” در رشته ی حقوق تحصیل میکند، متوجه میشود که عشق قدیمش “هانا”، به جرم جنایات جنگی و عضویت در حزب نازی آلمان در دادگاه کیفری در حال محاکمه است و این مسئله زندگی او را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.

کارگر بازنشسته ي کارخانجات اتومبيل سازي و کهنه سرباز جنگ کره، «والت کوالسکي» (ايست وود) به تنهايي در محله اي زندگي مي کند که آرام آرام توسط آسيايي – امريکايي ها اشغال شده است. شبي «کوالسکي» نژادپرست، «تائو» (وانگ)، نوجوان آسيايي را که قصد سرقت اتومبيل فورد «گران تورينو» ي او را داشته به دام مي اندازد. خانواده ي «تائو» در عوض مجازات او را مجبور مي کنند که براي «کوالسکي» بيگاري کند و حالا، بر خلاف انتظار، رابطه اي صميمانه ميان «کوالسکي» و «تائو» شکل مي گيرد.

گوزن جوانی به نام نیکو سعی بر این داشت تا پدر خود را که هرگز ندیده بود پیدا کند، پدر این گوزن جوان دربین گوزن های پرنده ای بود که در روز کریسمس سورتمه ی بابا نوئل را راه می بردند. این گوزن جوان سعی می کند مانند پدر خود پرواز کردن را یاد بگیرد و برای پیدا کردن پدر خود به جستجو بپردازد...