
نيويورک، زمان حال. «جري فالک» (بيگز) و «ديويد دابل» (آلن)، زوج نويسنده ي ناشي و بي تجربه ي قطعات کميک هستد. البته «فالک»، بيست و خرده اي ساله، آتيه ي خوشي پيش رو دارد حال آن که «دابل»، شصيت و خرده اي ساله، هنوز اجبارا به کار تدريس اش در يکي از مدارس نيوجرزي چسبيده است...

صفیر ژاپن برای ملاقات از سیستم تاکتیکی علیه گانگستر ها به مارسیلیس آمده اما در این هنگام گروهی از ژاپنی ها که برای یاکوزا کار می کنند او را می دزدند. مامور جوان Emilien و دوست دخترش Petra برای نجات سازی او از دست گانگسترها انتخاب می شوند. در این هنگام دنیل (راننده تاکسی) با مهارت های خود برای نجات سازی صفیر ژاپن همکاری می کند و …

جوآن دیگر عاشق ویکتور نیست، اما احساس میکند که با او صادق نیست و این او را آزار میدهد. آلیس، بهترین دوستش، به او اطمینان میدهد: خودش هم نسبت به شریک زندگیاش، اریک، احساس شور و اشتیاق ندارد،پس از آنکه جوآن ویکتور را ترک میکند و ویکتور ناپدید میشود، زندگی آنان دستخوش تحولات ناگوار میگردد...