سالوادور به قتل برادر خود در نوجوانی متهم شده است و به تنهایی در پاتاگونیا زندگی میکند ، چند سال بعد خواهر و برادرش به پیش او می آیند تا بر سره مسائل مربوط به ارث پدری صحبت کنند اما این امر باعث میشود تا تنش هایی میان آن ها به وجود بیاید و ...
یک بازرس پلیس وظیفه دارد به دنبال یک شاعر شیلیایی به نام "پابلو نرودا" بگردد، کسی که در سال ۱۹۴۸ بخاطر پیوستن به حزب کمونیست در کشورش تبدیل به یک فراری شد...
در سال ۱۹۷۷ طی رزهای دیکتاتوری آرژانتین، یک یک خلبان سابق و کاپیتان نیروی دریایی مجبور می شود برای زنده ماندن از شهر خودش فرار کند. او ترجیح می دهد در یک شهر کوچک واقع در جنوب آرژانتین مخفی شود، جائی که توجه یک کلانتر خشن و بی پروا را به خود جلب میکند...
یک گروه از سارقان به قصد ربودن تعداد زیادی صندوق امانت، به بانکی در والنسیا دستبرد می زنند. مسیر فرار آنها یک تونل زیر بانک است که به متروی شهر منتهی می شود. اما یک افسر پلیس دست آنها را می خواند و متوجه می شود که آنها به دنبال صندوق بخصوص شماره ۳۱۴ می باشند و…
پس از سالها دوری، "آریل" به بوینس آیرس بازمیگردد و تلاش میکند دوباره با پدرش که یک بنیاد خیریه تاسیس کرده، ارتباط برقرار کند. در همین میان او با دختری به نام "اوا" آشنا میشود که در بنیاد خیریه پدرش مشغول به کار است...